افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته اغلب حالات و برخوردهای مغرورانه، پرنخوت و ریاست مآبانه با دیگران دارند. به عنوان مثال، یک فرد مبتلا به این اختلال ممکن است در مورد بیادبی یا حماقت یک پیشخدمت سر به هوا شکایت کند یا ارزیابی درست یک پزشک را با حماقت تمام نادرست نشان دهد.
کسی که مبتلا به این اختلال است ممکن است به سادگی به عنوان یک “خوشیفته” یا به عنوان کسی که “خودشیفتگی” دارد، توصیف میشود. هر دوی این واژهها به طور کلی به کسی اشاره میکنند که به اختلال شخصیت خودشیفتگی(NPD) مبتلا است.
اختلال شخصیتی، یک الگوی پایدار از تجربیات درونی و رفتاری است که از فرهنگ هنجار فرد، منحرف شده است. این الگو در دو یا چند مورد از حوزههای زیر دیده میشود: شناخت؛ تاثیر؛ عملکرد بین فردی یا کنترل انگیزه. الگوی پایدار در سراسر طیف گستردهای از موقعیتهای شخصی و اجتماعی، انعطافناپذیر و فراگیر است،
و به طور معمول به پریشانی قابلتوجه یا اختلال در حوزههای اجتماعی و کار یا دیگر حوزههای عملکرد منجر میشود. این الگو پایدار و طولانی مدت است، و شروع آن را میتوان در اوایل بزرگسالی و نوجوانی پیدا کرد.
دلایل بروز اختلال شخصیت خودشیفته
امروزه محققان نمیدانند چه چیزی باعث بروز اختلال شخصیت خودشیفته میشود. با این حال نظریههای زیادی در مورد علل احتمالی بروز اختلال شخصیت خودشیفته وجود دارند. بیشتر متخصصین روی یک مدل علت و معلولی بیوسایکوسوشال اتفاق نظر دارند.
بر اساس این مدل علل بروز این اختلال به احتمال زیاد با توجه به عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی، عوامل اجتماعی (مثلا این که چگونه یک فرد در مراحل اولیهی رشد خود با خانواده و دوستاناش و بچههای دیگر تعامل دارد)، و عوامل روانی هستند (شخصیت و خلق و خوی فرد، که توسط محیط زندگی او شکل گرفته و مهارتهایی که برای مقابله با استرس آموختهاست).
این امر نشان میدهد که جهت بروز این اختلال یک عامل واحد مسئول نیست, بلکه ماهیت پیچیده و احتمالا در هم تنیدهی این سه عامل است که اهمیت دارد. مطابق با تحقیقات اگر یک فرد مبتلا به این اختلال شخصیت باشد، ریسک افزایش یافتهی کمی وجود دارد که آن را به فرزندان خود انتقال بدهد.
علائم اختلال شخصیت خودشیفته
برای این که یک فرد، مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی (NPD) باشد، باید پنج مورد (یا بیشتر) از علائم زیر در او تشخیص داده شود:
۱. فرد دارای یک احساس واهی مهم, نسبت به خود است (به عنوان مثال، در زمینهی دستاوردها و استعدادهای خود اغراق میکند، انتظار دارد که بدون داشتن دستاوردهای مناسب به عنوان فرد برتر به رسمیت شناخته شود).
۲. فکر میکند که موفقیت، قدرت، استعداد و زیبایی نامحدود یا عشقی ایدهآل دارد.
۳. معتقد است که خاص و منحصر به فرد است و تنها آدمهای خاص و سطح بالا میتوانند او را درک کنند و باید تنها با آدمها خاص و سطح بالا رابطه داشته باشد.
۴. به شدت نیازمند این است که از سوی دیگران مورد تحسین و تقدیر قرار بگیرد.
۵. به شدت احساس میکند که مستحق امتیازات خاصی است، به عنوان مثال، به طور غیر منطقی انتظار دارد دیگران با او رفتار خاصی داشته باشند و خودشان را به طور اتوماتیک با انتظارت او تطبیق بدهند.
۶. دیگران را استثمار میکند، به عنوان مثال، از دیگران برای رسیدن به اهداف و برنامههای خود استفاده میکند.
۷. فاقد احساس همدلی نسبت به دیگران است، به عنوان مثال، تمایلی به شناختن یا درک احساسات و نیازهای دیگران ندارد.
۸. اغلب به دیگران حسادت میکند یا معتقد است که دیگران به او حسادت میکنند.
۹. مرتبا نگرش یا رفتارهای حاکی از غرور و نخوت از خود نشان میدهد.
بر اساس تعاریف روانشناسی کودک، از آن جایی که اختلالات شخصیتی الگوهای پایدار و طولانی مدت رفتاری را توصیف میکنند، اغلب در بزرگسالی تشخیص داده میشوند. این اختلال معمولا در دوران کودکی یا نوجوانی تشخیص داده نمیشود، چرا که یک کودک یا نوجوان به طور دائم در حال رشد کردن است، به لحاظ شخصیتی تغییر میکند و بالغ میشود.
با این حال، اگر این اختلال در کودکی یا نوجوانی تشخیص داده شود، ویژگیهای آن باید به مدت دست کم یک سال موجود باشند.
:: بازدید از این مطلب : 272
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6